آتلیه آقای دکتر
سلام نازنین مامان، دیروز رفتیم آتلیه آقای دکتر تا اونم ببینه حسابی بزرگ و قوی شدی. صبح ساعت 9 از خونه راه افتادیم و تا برسیم مطب ساعت شد 12.5. وقتی رسیدیم کلی مامان و بابای دیگه قبل از ما تو صف بودن. حالا حالاها نوبت به ما نمی رسید، باباجون هم هنوز روزه شو باز نکرده بود، واسه همین رفتیم پارک ساعی تا هم ناهار بخوریم و استراحت کنیم و هم بازم یه سری به لاک پشت کوچولوهای بامزه بزنیم... خلاصه روزمون همینطور به انتظار گذشت تا اینکه بالاخره ساعت 10 شد نوبتمون شد و من تونستم صدای قلب مهربونتو بشنوم. 141 ضربه در دقیقه، وزنتم شده 571 گرم. و خدارو شکر سالم و قوی هستی و هیچ مشکلی نداری. تازه ماشاءالله رشدت از بس خوبه دکتر بازم سنتو بیشتر تخمین زد، این...
نویسنده :
آیهان فرمانروای ماه
20:27